هفتسال
اى یوسف اى مرد راستگوى در باره [این خواب که] هفت گاو فربه هفت [گاو] لاغر آنها را مى خورند و هفت خوشه سبز و [هفتخوشه] خشگیده دیگر به ما نظر ده تا به سوى مردم برگردم شاید آنان [تعبیرش را] بدانند (46)
گفت هفتسال پى در پى مى کارید و آنچه را درویدید جز اندکى را که مى خورید در خوشه اش واگذارید (47)
آنگاه پس از آن هفت سال سخت مى آید که آنچه را براى آن [سالها] از پیش نهاده اید جز اندکى را که ذخیره مى کنید همه را خواهند خورد (48)
آنگاه پس از آن سالى فرا مى رسد که به مردم در آن [سال] باران مى رسد و در آن آب میوه مى گیرند (49)